آخرین مطالب
امکانات وب
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با سلام محضر شما دوستان عزیز
در آیات قران کریم، برای گناه به جهت عوارض مختلفی که دارد، اسامی مختلفی به کار برده شده که به بعضی از آنها اشاره می کنیم
ذنب »»» ذنب از مادّه ذَنَب به معنی پیامد و دنباله است . در کلام عرب به بعضی از ستارگان، « ذوات الأذناب » گفته می شود یعنی ستارگان دنباله دار . گناه آثاری را بعد از خودش تا سالهای سال در وجود انسان به جا می گذارد، به همین خاطر، به آن «ذَنب» می گویند .
إثم »»» از دیگر اسامی گناه إثم است . إثم در لغت به معنای سقوط کردن و از بالا به پایین افتادن است . از اسامی شراب در کلام عرب « إثم » است چون باعث سقوط انسان از جایگاه انسانیت می شود . منظور از سقوط، سقوطِ شخصیت نزد خداوند و ائمه اطهار و اولیای الهی است .
بر عکسش هم همینطور است یعنی هر چه انسان از گناه بیشتر دوری کند، نزد خدا و اهل بیت علیهم السلام بیشتر ارزش خواهد داشت ...
»»» در نجف أشرف واعظ شهیری بود به نام ملا زین العابدین مازندرانی که به شدّت با امام خمینی رحمت الله علیه مخالف بود و حتی روی منبر و نزد عوام از امام بدگویی می کرد!
روزی دیدند همان آقا جلوی درب مسجدی که حضرت امام درس خارج می دهد ایستاده است و کفش شاگردان امام را جفت می کند! شاگردان امام متعجب از او سوال کردند که چطور شد تا دیروز به امام ناسزا می گفتی ولی الان اینطور عمل می کنی ؟!
گفت دیشب در عالم خواب دیدم که در حرم حضرت علی علیه السلام ایستاده ام و در صحن مطهر، بسیاری از علماء و بزرگان دین حضور دارند. چهارده نور که ذوات مقدس اهل بیت علیهم السلام بودند نیز حضور داشتند . هر کدام از علماء و بزرگان مانند شیخ مفید و شیخ طوسی و دیگران وارد می شدند ، نور آخِر به احترام آن عالِم می ایستاد ولی وقتی آقا سید روح الله خمینی وارد شد، دیدم تمام چهارده نور به احترامش از جا برخاستند . خداوند جایگاه این سیّد را اینچنین بر من نمایان کرد .
بله عزیزان، هر چه که انسان بیشتر از گناه دوری کند، أجر و قربش نزد خدا و اهل بیت علیهم السلام بیشتر می شود و هر چه که با گناه اُنس داشته باشد، به همان مقدار سقوط می کند .
جَرح »»» از دیگر اسامی گناه جَرح است . جَرح به معنای زخمی است که منجر به عفونت می شود. گناه به منزله زخمی است که به عفونت می رسد و بوی تعفنش وجود انسان را می گیرد. این بوی تعفن نه برای همه بلکه برای اولیای الهی قابل درک است .
»»» مرحوم آیت الله کوهستانی رحمت الله علیه در سفری که به منطقه چهاردانگه ساری داشتند، در مسیر راه به نزدیکی روستای إیوِل رسیدند . ناگهان ایستادند و فرمودند بوی کُفر و گناه به مشامم می رسد . عرض کردند ؛ اینجا روستایی است که بعضی از اهالی آن بهایی هستند . فرمودند : زودتر برویم که بوی تعفنش اذیتم می کند .
منبع :ذیل تفسیر آیه 55 سوره مبارکه روم و آیه 32 سوره مبارکه نجم
و در میانه کلام ... معرّفی کتاب جدید
از شهریور 1395 تا شهریور 1396 تفسیر جزء سی قرآن کریم رو به صورت صوتی و متنی گفتم که قریب صد و ده جلسه تفسیر شد . گرچه نظم این برنامه به خاطر مریضی های متعدد بنده، با چالش هایی مواجه شد اما عنایت حق تعالی باعث شد تا بتونم در سالگرد شروع آن ، تفسیر جزء سی رو به پایان برسونم .
بعد از اتمام تفسیر، بنا گذاشتم متنی که از تفسیر نوشته شده رو بسطش بدهم و تبدیل به کتاب کنم .
این هم عکس کتاب ...
تفسیر فقه اللغه انصافا شیرین و دلنشین هست. به همین خاطر این کتاب هم مورد استقبال قرار خواهد گرفت ( ان شاء الله )
در هر حال، خدا رو خیلی شاکرم که توفیق داد ساعات و ایامی از سالهای 95 و 96 رو به صورت منظم در محضر قرآنش باشم و از درگاهش میخواهم اونقدر به مَنِ کمتربن اُنس با قرآن رو بده که وقتی گذاشتنم توی قبر، دلم برای تحقیقات و پژوهش قرآنی تنگ بشه نه برای دنیا و مافیها ...
و در آخر ...
پانزدهم آذر سالروز تولد قرّة العین سرکار خانم فاطمه زهرا کُردان بود که همزمان شد با ولادت حضرت رسول و امام صادق علیهما السلام ...
زمان چقدر زود میگذره ، سه سال گذشت ولی انگار همین دیشب بود که توی بیمارستان امام حسین علیه السلام، یه خانمه که پرستار بود، کوچولویی رو آورد و به من گفت : « این فرشته، دختر شماست » .
به همین مناسبت چند تصویر رو از ایشون تقدیم می دارم ( گرچه در اینستا کلیپی تصویری گذاشتم و دوستان حاضر در اون محفل، کلی قربون صدقه اش رفتند و همین باعث حسادت ما شد 
)
اخلاق فاطمه خانم دقیقا اخلاق برادر بزرگترش هست ، تمام حرکات و سکنات این برادر و خواهر مثل هم هست ...
وقتی محمد مهدی هم سنّ ایشون بود، وسط نوشتن هام می اومد میگفت بابایی برام آی جی آی بازی کن ! ( که یک بازی کامپیوتری جنگی هست و یک سرباز میره پادگانهای مختلف رو فتح میکنه ) . چون این بچه اینجا غریب بود و همبازی نداشت، مجبور بودم براش بازی کنم .
وقتی براش بازی می کردم ، خیلی غرق بازی می شد یعنی قشنگ خودش رو میگذاشت جای اون سرباز ... یه مقدار که بازی می کردم و بازی رو می باختم ، داد و بیداد راه مینداخت و میگفت : « چرا باختی ؟! چرا من رو کشتی؟! این چه بابائیه که نمیتونه یک مرحله رو تا آخر بره ! خدایا من رو بکش از دستش راحت بشم !! » ...
راست گفتند آدم رو سگ بگیره ولی جوّ نگیره 
الان فاطمه خانم هم عین ایشون هست ... میاد و دقیقا همون بازی رو میخواد ... منتها وقتی سرباز کشته میشه، دیگه سر و صدا راه نمیندازه و ظاهراً الهی رضاً برضائک
بهشت نصیبتان 
فعلا یا مرتضی علی
نوشته شده در تاریخ 18 آذر 1396
وبلاگ شخصی هادی کردان...برچسب : نویسنده : hadikordano بازدید : 215