اوّلین زائر اربعین

ساخت وبلاگ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

با سلام محضر شما دوستان عزیز

 

اصحاب پیامبر اکرم ( کسانی که پیامبر را درک کردند ) به سه دسته تقسیم می شدند :

 

دسته اول کسانی بودند که داخل شدنشان در اسلام زشت بود و خروجی آنها زشت تر ! مانند معاویه بن ابی سفیان و جمعی دیگر ، که از آغاز بعثت تا سال هفتم هجرت به مدت بیست سال، تا می توانستند برای اینکه اسلام پا نگیرد، از اذیت و شکنجه یاران رسول خدا تا اقدام به ترور آن حضرت و به راه انداختن جنگ بدر، احد و احزاب کوتاهی نکردند تا اینکه در سال هفتم هجرت و به هنگام فتح مکه، چون اسلام را پیروز و شمشیر سپاه اسلام را بالای سر خود دیدند، برای نجات جان خود اظهار اسلام کردند، ولی پس از رحلت پیامبر، به دلیل همخون بودن خلفا با چنین طیف هایی، معاویه به متن قدرت حکومت اسلامی راه پیدا کرد و تا خلیفه شدن پیش رفت، و در مدت بیست سال از خلافتش، برای حذف اسلام و نابود کردن نام رسول خدا، از هیچ تلاشی دریغ نکرد .  مطرف بن مغیره می گوید :

 

« به معاویه گفتم اکنون که تو سلطه پیدا کردی، خوب است بر بنی هاشم نیکی کنی . معاویه عصبانی شد و گفت: ابوبکر مُرد و نامش فراموش شد، سپس عُمَر به خلافت رسید، او نیز رفت نامش هم از دنیا رفت، عثمان هم از دنیا رفت نامش هم از میان رفت، ولی محمد هر روز پنج مرتبه نامش بر مأذنه ها فریاد زده می شود. با این حال چه نامی از ما باقی خواهد ماند ای بی پدر! سپس گفت ( لا و الله الا دفنا و دفنا ) یعنی به خدا سوگند چاره ای نیست جز این که نام محمد برای همیشه دفن شود!! »

 


 

 

دسته دوّم از اصحاب کسانی بودند که داخل شدنشان در اسلام بسیار درخشان ولی خروجی آنها زشت و بسیار ناپسند بود مانند زبیر ابن عوام . او به چند جهت سابقه درخشانی داشت ، اولا: دوازدهمین نفری بود که به پیامبر ایمان آورد .... ثانیا: از جمله کسانی بود که در اکثر غزوات حضور داشت ....  ثالثا: در تهاجم به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها از معدود افرادی بود که در برابر مهاجمان ایستاد، و بعد از شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها سران سقیفه تصمیم گرفتند نبش قبر کرده تا ابوبکر بر جنازه آن حضرت نماز بخواند، اما او شمشیر کشید و اجازه چنین کاری را به غاصبان نداد ولی با چنین کارنامه درخشانی، با به راه انداختن جنگ جمل، خط بطلانی به این کار نامه درخشان کشید و خود نیز در آن جنگ کشته شد .

 

 

دسته سوّم از اصحاب کسانی بودند که داخل شدنشان در اسلام درخشان و خروجی آنها درخشان تر بود مانند جابر بن عبدالله انصاری ... او در سال سیزدهم بعثت درحالی که ۱۶ سال بیشتر نداشت، همراه با هفتاد نفر از نخبگان مدینه از جمله پدرش در عقبه منا خدمت رسول خدا رسید و به پیامبر ایمان آورد و با آن حضرت بیعت کرد

 

پس از هجرت پیامبر به مدینه، درهجده غزوه شرکت کرد

 

در حالی که جوانی بیست و چند ساله بود ، پیامبر اکرم به او فرمود : « عمر تو طولانی خواهد شد تا اینکه فرزندم محمد باقر ( امام پنجم ) را درک می کنی، سلام مرا به او برسان »

 

به قدری خوش توفیق بود که وقتی به خدمت حضرت فاطمه سلام الله علیها رسید، چشمش به لوح سبزی افتاد که خداوند بر رسولش فرستاده بود و نام تمام جانشینان بعد از رسول، از حضرت علی تا حضرت مهدی علیهم السلام در آن نوشته شده بود . جابر از رسول خدا اجازه گرفت و آن را برای همه مردم روایت کرد ( بعدها آن حدیث به « حدیث جابر » معروف شد که هم شیعه و هم اهل سنّت آن روایت را قبول کردند، منتها علمای اهل سنّت گفتند از کجا معلوم آن دوازده جانشینی که در روایت جابر نام برده شده، همان ائمه شیعیان باشند بلکه ما عقیده داریم آن ائمه در آینده خواهند آمد !! )

 

جابر در جنگ صفین و نهروان در رکاب حضرت علی علیه السلام جنگید

 

آن زمانی که اوج فشار بر شیعیان و مظلومیت امام بود و حکومت اموی سب علی علیه السلام را سنّت کرده بود، او کسی بود  که در کوچه‌های مدینه عصا زنان حرکت کرده و بین مردم فریاد می زد : « علیٌ خیرُ البشر » و به مردم سفارش می کرد که فرزندانتان را به محبت وی تربیت کنید

 

در تمام نود سال عمری که از خدا گرفت، حتی یک نقطه سیاه و تاریک در زندگی اش دیده نمی شود ، به همین خاطر خداوند متعال توفیق بزرگی نصیبش کرد . وقتی شنید دُردانه ی رسول خدا را با آن وضع در کربلا به شهادت رساندند، با آنکه نابینا بود، به همراه عطیه بن سعد بن جناده عوفی ( یکی از بزرگان امامیه و روات بزرگ شیعه ) به زیارت امام حسین علیه السلام شتافت و افتخار پیدا کرد تا «   اوّلین     زائر   امام حسین علیه السلام » و « اولین زائر   اربعین   » باشد .

 

هنیئاً لَکَ یا جابِر؛ سلامٌ علیک یومَ وُلِدتَ وَ یَومَ مِتَّ وَ یَومَ تُبعَثُ حیّا

 

منابع : مروج الذهب، ج 3 ، ص۴۵۴  / معجم الکبیر ج ۲ ص 180 / اختیار معرفه الرجال ج۱، ص۳ / من لا یحضره الفقیه، ج1، ص232

 

 

و در آخر ...

 

نکته اوّل : راهپیمایی اربعین از نجف به کربلا توسط عالم شهیر بلاد مازندران مرحوم محدّث نوری رحمة الله علیه پایه گذاری شد که اولین بار به همراه سی نفر از شاگردان و همراهانش این مسیر را به قصد « زیارت امام حسین علیه السلام در روز اربعین » طی مسیر کردند و بعدها میان علمای دیگر و عموم مردم رواج پیدا کرد .

Image result for ‫پیاده روی اربعین علما‬‎

 

نکته دوّم : در روایات معتبر وارد شده که به هنگام ظهور ، امام زمان عج الله تعالی الشریف خطاب به تمام مردم دنیا ، خود را چنین معرفی می فرماید :

 

           « ألا يا أهل العالم أنا الإمام القائم ....

                ألا يا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم ....  

                   ألا يا أهل العالم إن جدّي الحسين علیه السلام قتلوه عطشانا ....

                      ألا يا أهل العالم إنّ جدّي الحسين عليه السّلام طرحوه عريانا .... 

                        ألا يا أهل العالم إنّ جدّي الحسين عليه السّلام سحقوه عدوانا »



همچنانکه مشاهده می فرمائید : در سه جمله آخِر، امام زمان خود را فرزند امام حسین علیه السلام معرفی می فرماید . بنابر این یکی از نشانه های قطعی زمان ظهور، آن است که در زمان ظهور، تمام مردم دنیا امام حسین علیه السلام را می شناسند .

 

در دنیای امروزی و با حکومت امپراطوری رسانه های غربی، تنها راهی که می توان به واسطه آن امام حسین علیه السلام را به تمام مردم دنیا شناساند، حرکت و تجمع های دهها میلیونی و انعکاس آن به همه ی مردم دنیاست که این سالها در راهپیمایی عظیم اربعین مشاهده می کنیم .

 

Image result for ‫پیاده روی اربعین‬‎

 

شایسته است که ما شیعیان، به هر نحو ممکن، اعم از « حضور در راهپیمایی اربعین » ، « کمک مالی به این حرکت عظیم » و « منعکس کردن این حرکت عظیم در فضای مجازی » در شناساندن امام حسین علیه السلام به دیگر مردم دنیا سهیم باشیم .

 

یا مرتضی علی 

وبلاگ شخصی هادی کردان...
ما را در سایت وبلاگ شخصی هادی کردان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadikordano بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 13 دی 1397 ساعت: 23:31