بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام محضر شما دوستان عزیز
گاهی اوقات عزیزانی از میان ما میرن که رفتنشون حسرت زیادی رو برای ما به جا میگذاره . شاید باباطاهر هم در همچین حسرت و همچین غم و ناراحتی ای قرار گرفته بود که گفت؛
الهی گردن گردون شود خُرد *** که فرزندان آدم را همه بُرد !
چند روزی هست که دوست عزیزم، آقا هادی پاکزاد رو از دست دادم . شاید برای بعضی از شما عزیزان که با روحیات خاص طلبگی من آشنا هستید، جالب باشه که یکی از دوستان من آهنگساز، خواننده و ترانهسرای سبک موسیقی راک بوده ...
چیزی که از این دوست عزیزم نزد من برای همیشه به یادگار مونده اینهاست
* کمک های مالی به مجالس امام حسین علیه السلام
** دستگیری خاص ایشون از فقرا و مساکین شهر مشهد مقدس
*** ارادت های خاص ایشون به اهل بیت خصوصا اقا امام حسین علیه السلام
البته کمتر کسی از این روحیات اقا هادی خبر دار بوده . مطمئنا طرفدارهاش که از این روحیاتش خبر دار نبودند حتی خواب این رو هم نمی دیدند که ایشون اهل نماز بوده باشه و یک رگ ارتباطی با اهل بیت علیهم السلام داشته
بنده با ایشون سر راه اندازی سایت پاسخ به شبهات آشنا شدم . واسطه آشنایی مون هم حاج اقای احسنی مقدم بود که به ایشون گفته بود ؛ « پسرم ( اقا کمیل ) و یکی از دوستان حوزوی ( یعنی بنده ) دارن یک سایتی راه می اندازند که جواب شبهات علیه قرآن رو بدهند » . ایشون خیلی از این طرح خوشش اومده بود و حاضر شد برای راه اندازی سایت همه رقمه کمک کنه و حتی در این جهت از دوستانش در کانادا و هندوستان هم کمک گرفته بود .
اولین باری که با هم در مورد این قضیه ملاقات کردیم، اینقدر از فضای ساده طلبگی بین من و دوستانم خوشش اومده بود که در ملاقات بعدی، خانمش که از بچه فئودال های مشهد بود رو اورد حرم تا در طراحی سایت با ما صحبت کنه و کمک کار در طراحی سایت باشه
ذکر یک خاطره جالب
اول یک نکته رو عرض می کنم و اون اینکه : در سال 1384 بنا بود اقا هادی یک کنسرتی در مشهد اجراء کنه . ستاد اجرایی امر به معروف مشهد که روی اینطور کنسرت ها حساس بود ، به ایشون تذکر جدی داد که ظرفیت سالن پونصد نفر هست و شما حق نداری بیش از این تعداد بلیط چاپ کنی . خب اقا هادی و دوستانش همین کار رو کردند یعنی پونصد تا بلیط چاپ کردند ولی موقع برگزاری کنسرت، بیش از هزار نفر در سالن جمع شدند !
اقا هادی می گفت : قبل از اینکه پرده کنار بره و کنسرت شروع بشه، اومدند به من گفتند که مردم بلیط ها رو کپی کردند و الان بیش از هزار نفر توی سالن جمع شدند . اونجا بود که فهمیدم جواب بچه های امر به معروف رو نمی تونم بدهم و کارم با کرام الکاتبین هست و احتمالا زندان اوین ! . همونجا یک لحظه به امام حسین علیه السلام متوسل شدم و گفتم دستم به دامن شما، کمکم کنید که اگراین کنسرت عاقبت به خیر بشه ، اولین جایی که میرم برای زیارت ، زیارت شما باشه ، فقط امروز رو هر طور شده ، نجاتم بدهید
می گفت : اون روز بدون اینکه بچه های امر به معروف کاری به ما داشته باشند، کنسرت برگزار شد و بدون هیچ مشکلی به پایان رسید .
فردای اون روز من رو امر به معروف مشهد خواستند و رفتم نزد رئیس امر به معروف که اون زمان حاج اقای احسنی مقدم بود . حاج اقا گفت : با اینکه تخلف بزرگی صورت گرفته ، اما من بررسی کردم و فهمیدم شما مقصر نبودی چون مردم خودشون بلیط ها رو کپی کرده بودند و سالن شلوغ شد . از این به بعد به دوستان خودت بگو بیشتر حواسشون رو جمع کنند .
خلاصه نکته »»» آقا هادی برای اینکه اون کنسرت به خیر و خوشی تموم بشه ، عهد کزد که اولین جایی که از اماکن مقدسه زیارت میره ، زیارت امام حسین علیه السلام باشه ( البته اون زمان کسی از اون نیت اقا هادی خبر دار نبود ... تا اینکه در سال 1385 برای ما بازگو کرد ... ادامه مطلب رو بخونید متوجه میشید )
در سال 1385 یعنی یک سال بعد از اون کنسرت ، بنده به همراه اقا کمیل و اقا هادی و یکی از دوستانش ، چهار نفری رفتیم تهران و قم ... در تهران که بودیم ، از چیذر، ابتدا با ماشین و بعدش با مترو رفتیم به طرف جنوب شهر به نیت زیارت مرقد امام راحل .
توی مترو که بودیم ، وقتی به ایستگاه شهر ری رسیدیم ، بلندگوی مترو اعلان کرد ؛ « ایستگاه حرم مطهر ! » که ما فکر کردیم حرم حضرت امام منظورش هست و همه پیاده شدیم ... وقتی پیاده شدیم ، فهمیدیم به جای حرم امام ، در شهر ری پیاده شدیم ... اقا کمیل گفت عیبی نداره، حالا خدا خواسته ما بریم زیارت حرم عبدالعظیم علیه السلام .... خلاصه ؛ تصمیم گرفتیم بریم زیارت حضرت عبدالعظیم و بعدش زیارت مزار ابن بابویه و شیخ رجبعلی خیاط و دیگر بزرگان ...
وقتی حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام بودیم و داشتیم زیارت نامه می خوندیم ، یکدفعه دیدیم اقا هادی زد زیر گریه و خیلی گریه کرد ... نفهمیدیم چرا اونطور گریه کرد
بعد از زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام با هیچ کس حرف نزد ، حتی وقتی ابن بابویه بودیم ساکتِ ساکت بود تا اینکه خودش گفت ؛ « خدا میخواست امروز من بیام شهر ری و حضرت عبدالعظیم رو زیارت کنم » من گفتم « چطور مگه ؟ » گفت : « سر جریان کنسرتی که پارسال در مشهد داشتم ، با امام حسین علیه السلام عهد کردم که جایی زیارت نرم مگر اینکه قبلش زیارت خود اقا رفته باشم ... امروز که شما می خواستید من رو ببرید حرم حضرت امام ، من خیلی ناراحت بودم که دارم عهد خودم با امام حسین رو میشکونم ... وقتی که به اشتباه شهر ری پیاده شدیم و رفتیم زیارت حضرت عبدالعظیم ، به هنگام خواندن زیارتنامه، به این فراز رسیدیم که ای کسی که ثواب زیارت تو ثواب زیارت سید الشهداست ... وقتی این جمله رو دیدم نتونستم جلوی خودمو بگیرم و زدم زیر گریه و فهمیدم خدا میخواست من عهد خودم رو زیر پا نگذارم و اولین جایی که میرم ، ثوابش با زیارت امام حسین علیه السلام یکی باشه »
مطلب تمام
پی نوشت ها
نکته 1 : موسیقی راک که اقا هادی در اون تخصص داشت ، در اصل نوعی موسیقی امریکایی هست که اولین بار توسط جوانانی که علیه دولت مرکزی آمریکا به خاطر ظلم و فساد برخاسته بودند، اجرا شد که متاسفانه بعدها توسط شیطان پرستها این سبک از موسیقی مورد سوء استفاده قرار گرفت .
نکته 2 : اقا هادی با اینکه طرفداران زیادی در سطح کشور داشت اما خیلی کم اقدام به برگزاری کنسرت می کرد و آلبومی هم تا سال 94 منتشر نکرد و اولین آلبومش در سال 94 منتشر شد .
نکته 3 : در اون مسافرتی که با ایشون به تهران و قم داشتیم ، خاطرات زیادی رقم خورد که فقط به یکیش اشاره کردم .
نکته 4 : متاسفانه بعد از فوت این عزیز ، سایتها و بعضی خبرگزاری ها که ظاهرا با کمبود مخاطب مواجه هستند ، علت مرگ ایشون رو با آب و تاب فراوانی ، خودکشی اعلان کردند در حالی ایشون از یکی دو ماه قبل از فوتش با مشکل قلبی مواجه شد و تحت نظر پزشک بود و دارو مصرف می کرد و در روز هفتم خرداد 95 هم با ایست قلبی از دنیا رفت .
هادی جان ؛ روحت شاد و یادت گرامی ...
یا مرتضی علی
وبلاگ شخصی هادی کردان...برچسب : به یاد دوستم,به یاد بهترین دوستم, نویسنده : hadikordano بازدید : 353