اخلاق و ادب پیامبری + مسابقه ادبی

ساخت وبلاگ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

با سلام محضر شما دوستان عزیز

 

یکی از خصوصیات پیامبر اکرم ادب و اخلاق و متانت آن بزرگوار بود و این مطلب میان اصحاب و حتی دشمنان معروف و مشهور بود که ایشان خیلی مودب هستند . در قرآن هم می بینیم که خداوند در آیه 4 سوره مبارکه قلم می فرماید : وَ اِنَّکَ لَعَلَی‌ٰ خُلُقٍ عَظیم ...

 

بنده در طول عمر طلبگی خودم با سه نفر به صورت کم و زیاد مراوده داشتم که اخلاق و ادب و رفتارشون حقیقی بوده ( نه ساختگی و تصنعی و برای اینکه طرف مقابل خوشش بیاد ) و با دیدن ادب و اخلاق این سه نفر، یاد اخلاقی افتادم که از پیامبر اکرم در روایات منعکس شده است و چقدر این ادب و اخلاق برای اطرافیان شیرین هست ... حلوای تنتنانی ( لن ترانی ) تا نخوری ندانی ... اون سه بزرگواری که من از نزدیک خدمتشون رسیدم عبارتند از :

 

نفر اول: حضرت آیت الله صالحی مازندرانی ( رحمت الله علیه )

 

بلا استثناء هر کسی که از نزدیک با ایشون ملاقات داشت، لب به اعتراف گشود که این اقا چقدر مودب هست

حتی یک وقتی یک خانمی با بچه چهار پنج ساله اش خدمت اقا رسید تا سوالاتی مطرح بکنه ، در طول ملاقات یکساعته ، اون بچه دو سه بار در گوش مادرش چیزی گفت ... در انتهای ملاقات ، اقا فرمود فرزند شما چیزی میخواستند تا بگم براشون بیارن؟ مادرش گفت نه ، بلکه سه مرتبه دم گوشم گفت : این آقا چقدر مودب هست .

 

 

سال 1379 بود که حاج اقای عمادی ، بنده رو نزد ایشون برد و به آقا معرفی کرد . ایشون با اینکه مرجع بود ، بنده که بچه طلبه ساده ای بیش نبودم رو بغل کرد و بوسید ... اون روز از خجالت آب شدم ... توی مخیله ام نمی گنجید عالمی که مرجع تقلید هست تا این حد متواضع باشه

 

جالبه بدونید که »» یکی از روحانیون قمی ، وقتی در سفر حج بود ، در حرم نبوی ، خطاب به رسول خدا ، عرض کرد : یا رسول الله ؛ از ادب و اخلاق شما خیلی شنیدیم، دلم میخواد در این دوره و زمانه کسی را به ما نشان بدهید که با دیدن او ، یاد شما و این خصلت خوبتان بیفتیم ... شب در عالم خواب حضرت را دید و همان سوال را در خواب تکرار کرد ، حضرت فرمود :

                « به قم که برگشتی ، نزد اقای صالحی مازندرانی برو ، با دیدن او یاد ما خواهی افتاد »

  این روحانی وقتی به قم برگشت ، خوابی که در مدینه دید را فراموش کرد و وقتی یادش آمد و از طریق شاگردانش با ایشان آشنا شد که حضرت آیت الله یکماه از فوتش گذشته بود .

 

                               تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com


امام
صادق عليه السلام فرمود : « مَعاشِرَ الشیعةِ! کُونوا لَنا زَیْنا وَلا تَکونوا عَلَیْنا شَیْنا، قولوا لِلنّاسِ حُسْنا، واحْفَظوا ألْسِنَتَکُمْ وَکُفُّوها عَنِ الفُضولِ وقَبیحِ القَوْلِ » یعنی ای گروه شیعه! زینت ما باشید نه باعث ملامت و سرزنش ما، با مردم نیکو سخن بگویید، و زبانتان را حفظ کنید و آن را از زیاده روی و زشت گویی باز دارید ( امالی صدوق ، ص 327 حدیث 17  )

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

نفر دوّم : حاج آقای روح حفظه الله

 

تنها کفایت میکنه به قدر یکساعت با ایشان همراه بشید ، مطمئن باشید تا یک هفته تمام کلام و رفتار و ادب شما تغییر خواهد کرد .

قبلا که توفیق داشتم خدمت حاج اقا باشم ، گاهی با ماشین پیکانی که داشتم ایشان را از مدرسه علمیه ای که هر دوی ما در آن تدریس داشتیم به منزلشان در قاسم آباد می رساندم . موقع برگشت و هنگامی که حاج اقا پیاده می شد، تا وقتی که از توی کوچه طولانیشان خارج بشم، از توی آینه نگاه می کردم و می دیدم که حاج آقا به جهت احترام دست به سینه ایستاده است .

 

 

گاهی اوقات هنگام برگرداندن حاج آقا به منزلشان، بچه های مدرسه همراهمان می آمدند . وقتی حاج آقا پیاده می شد و حرکت می کردیم ، بچه ها میگفتند « آخیش! راحت شدیم ، چقدر با حاج آقا بودن و داشتن ادب و متنانت و همرنگ ایشون شدن برای ما سخته »

 

نفر سوّم : استاد عزیزم جناب آقای دکتر محمد علی انصاری حفظه الله است

 

اقای دکتر ادب و اخلاق و متانتشون رو از استاد بزرگوارشون یعنی آیت الله سعیدی کاشمری رحمت الله علیه آموختند . اون بزرگوار به قدری مودب بودند که میان طلبه های مشهد مقدس به " خدای ادب و اخلاق " معروف و مشهور بود .

 

الان شاگردان دکتر بلا استثناء مودب به آداب و اخلاق اسلامی هستند و یک متانت خاصی در اعمال و رفتارشون دیده میشه که یقینا متاثر از رفتار جناب دکتر هست ( البته بنده جزو شاگردان نزدیک ایشون محسوب نمیشم ، خصوصا از سالی که مشغول نوشتن کتاب شدم ، هر شش ماه تا یک سال یک بار خدمت ایشون می رسم )

 

 

و در آخر ... یک خاطره جالب از حضرت استاد

 

 بین سالهای 83 تا 85 که سر درس تفسیر استاد انصاری به صورت مداوم شرکت می کردم ... رسم اینطوری بود که بعد از درس، طلبه ها هجوم می بردند برای سوال کردن ..  من هم غالبا مثل بقیه طلبه ها سوال داشتم ولی به جهت رعایت های خاص خودم گوشه ای می ایستادم تا طلبه ها جواب سوالاتشون رو بگیرن تا در آخِر من سوالم رو بپرسم  .. اکثر اوقات تا نوبت به من می رسید ، وقت رفتن ایشون به دانشگاه میشد و من برای اینکه وقت ایشون گرفته نشه ، از پرسیدن سوال منصرف می شدم و تنها به سلام و علیکی بسنده می کردم ...

 

مدتی بابت رعایت خودم و به جواب نرسیدن سوالهام ناراحت بودم تا اینکه شبی در عالم خواب استاد رو با خودم تنها دیدم و سوالی که اون روز سر درس برام پیش اومده بود رو از استاد پرسیدم و جوابم داد ... این خواب چند بار تکرار شد یعنی چند شب متوالی در عالم خواب سوالات اون روز رو از استاد پرسیدم و جواب گرفتم ...

 

من برای اینکه از صحت و سقم خوابهای خودم مطمئن بشم ، دو سه بار تقید خودم رو کنار گذاشتم و با پررویی بیشتر، بعد از درس، خودم رو جلو انداختم و سوالی که در عالم خواب جوابش رو گرفته بودم رو از استاد پرسیدم، دیدم دقیقا جوابی رو میده که در عالم خواب به من گفته   .. خلاصه این قضیه تا وقتی که به صورت مداوم سر کلاس تفسیر شرکت می کردم، برای من بود یعنی بعد از تفسیر معطل نمی شدم و میرفتم به درس و بحث خودم می رسیدم و سوالهای خودم رو با خیال راحت همون شب در عالم خواب از ایشون می پرسیدم و جواب می گرفتم

 

پ . ن

 

هر سه این بزرگواران از جهت علمی در رده و سطح خودشون در طراز اول بودند و هستند مثلا حضرت آیت الله صالحی مازندرانی رحمه الله در میان مراجع به حقیقت معنا کنز مخفی بود . اون سال آخر عمر مبارکشون ، حضرت آیت الله بهجت رحمه الله وقتی کتابهای فقهی ایشون رو دیده بودند از فهم عمیق فقهی و اصولی ایشون تعجب کرده بودند و گفتند : « این اقای صالحی مازندرانی ماشائالله چه مُلّا هست ، چرا تا الان ما ایشون رو نشناختیم » .

 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

 

و اما سوال ادبی

 

حقیقتش قبلا بنا داشتم سوالی ادبی ای رو بپرسم که رسیدن به جوابش خیلی سخت بود و برای ازمایش از یکی از دوستان که جزو فحول ادبیات مشهد هست سوال کردم، نتونست جواب بده ، به همین خاطر از اون سوال پشیمون شدم و بنا گذاشتم یه سوال ساده بپرسم ... بنای این سوال و مسابقه فقط اینه که بهانه بشه یک نفر رو به پابوسی امام رضا علیه السلام بکشونیم ... جایزه اش بلیط هواپیما رفت و برگشت از مرکز هر استانی که فرد برنده بشه .

 

سوال : نقش ترکیبی کلمه « کفورا » در آیه « فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا » اسراء/89 ... چی هست ؟

 

نکته 1 : ترکیب این کلمه لایه داره، باید لایه اش رو حتما باز کنید و الا به صرف اسم بردن از یکی از منصوبات 52 گانه قبول نیست .

 

نکته 2 : از هر کسی مانند اساتید ادبیات عرب و همچنین از هر کتابی مانند الجدول و اعراب القرآن محی الدین درویش و مانند آن خواستید کمک بگیرید، مانع شرعی! ندارد

 

نکته 3 : کسانی که در نرم افزار اجتماعی سروش در خدمتشون هستم، میتونند از اون طریق جواب رو به من بدهند و کسانی که اونجا خدمتشون نیستم ، از طریق کامنت همین پست می تونند جواب رو بنویسند با این شرط که حتما ایمیلی از خودشون ثبت کنند .

 

التماس دعا و یا مرتضی علی

وبلاگ شخصی هادی کردان...
ما را در سایت وبلاگ شخصی هادی کردان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadikordano بازدید : 192 تاريخ : جمعه 30 تير 1396 ساعت: 0:50