بسم الله الرّحمن الرّحیم
با سلام محضر شما دوستان عزیز
فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت انیس النفوس حضرت علی ابن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء رو تسلیت عرض می نمایم و امیدوارم عزاداریهای شما عزیزان در این دو ماه مورد قبول واقع شده باشه
این پست رو بنا گذاشتم در مورد نکات معرفتی پیرامون حضرت رضا علیه السلام بنویسم ... سایت نسیم آنلاین یه مصاحبه ای کرده با اقای « غلامحسین حیدری » که بنده قریب پانزده سال هست ایشون رو میشناسم ... ایشون سالهای متمادی، هم در آموزش و پرورش و هم در آستانقدس رضوی مسئولیت داشته و انسان اهل دلی هست و با بسیاری از عرفاء در ارتباط بوده و از محضرشان استفاده کرده ... توی این مصاحبه، ایشون مطالبی گفته که قطعا برای شما دوستان مفید خواهد بود ( جهت تاکید عرض می کنم ؛ حتما تا آخر بخوانید )
نسیم: آقای حیدری ؛ اینکه می گویند امام رضا علیه السلام رئوف هستند. میشود در این مورد توضیح بدهید
جواب : مرحوم نخودکی می فرمودند : در حرم که بودم ، دیدم امام رضا علیه السلام آمدند و دست محبت بر روی سر همه زائران گذاشتند، ما یک زمان در تهران خدمت آقای دولابی رسیدیم ایشان هم همین را فرمودند و میگفتند که در حرم، امام رضا علیه السلام همیشه بر روی سر همه زائران دست میگذارند.
بنده در حرم به این موضوع دقت کردهام که همه در حرم آرامش بسیار خاصی دارند، در خارج از حرم استرس و اضطراب وجود دارد اما در حرم این اضطرابها همه از بین میرود. اینها به معنای همان رأفت و محبت امام رضا علیه السلام است.
حضرت آقای بهجت به آیتالله فهری می فرمودند : « من زمانی در حرم امام رضا علیه السلام بودم، خود آقا را زیارت کردم، ایشان فرمودند آیا ممکن است کسی به ما پناه بیاورد و ما پناهش ندهیم؟! » ... امام رضا علیه السلام نفرمودند « مؤمن » بلکه فرمودهاند « هرکسی» . اینها همه نشانه همان رأفت امام رضا علیه السلام است.
حضرت حافظ شعری دارد که میگوید: « آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند *** آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند » ، من میگویم که هر گاه به حرم آمدید این شعر را این گونه نخوانید بلکه « آیا » را حذف کنید و بخوانید « حتما » .... « حتما گوشه چشمی به ما کنند » .... مطمئن باشید که امام رضا علیه السلام حتما به شما نگاه خواهند کرد.
نسیم: بالاترین کراماتی که از آقا می توان دید چپست؟
جواب : بالاترین کرامات امام رضا علیه السلام در مورد ما دو چیز است
یکی از آن دو « آدم شدن » است.
در کتاب معادشناسی علامه حسن تهرانی آمده ؛ یک نفر میآید خدمت امام رضا علیه السلام در حرم و از آقا چشم برزخی میخواهد و تا میخواهد، چشم برزخی پیدا میکند، این فرد به صحن انقلاب میرود و یک نفر را میبیند که کاملا به قیافه آدم است، در حالی که مغرور هم شده است به آن فرد سلام میکند و با خوشحالی میگوید حاج آقا سلام علیکم. آن فرد جواب سلام را میدهد و آیینهای به دست او میدهد و میگوید حالا که به نزد ما آمدهای خودت را هم در آیینه نگاه کن. خودش را در آیینه نگاه میکند میبیند شبیه به الاغ است. خودش را که میبیند میرود و خودش را اصلاح میکند و وقتی به نزد آن صاحب دل باز میگردد این بار به شکل آدم است.
پس اگر دقت کنیم آن چه که از هر چیز دیگر مهم است و باید از امام رضا علیه السلام خواست تا با کرامت خود عنایت کند « آدم شدن » است.
یکی دیگر بحث « عاقبت بخیری » است
من بارها و به کرّات از علماء و بزرگان سؤال کردم که بالاترین کرامتی که باید از امام رضا علیه السلام بخواهیم چیست ؟ جواب دادهاند که « عاقبت بخیری » .عاقبت بخیری بزرگترین کرامتی است که امام رضا علیه السلام عنایت میکنند
نسیم : کسی از افراد بوده که عنایت و یا کرامتی از اقا برای شما تعریف کرده باشد ؟
جواب : بله زیاد ...
یادم هست که یک وقتی یک روحانی در سفری در هواپیما هم سفر ما بود. فهمید ما خادم هستیم گفت بگذارید خاطرهای برایتان نقل کنم. تعریف کرد که من قبل انقلاب طلبهای بودم که به مشهد آمدم و قصد کردم بیست روزی بمانم اما پول نداشتم.
هر روز مجبور بودم به این قهوهخانههای قدیمی بروم و از این آبگوشتهایی بخورم که چیزی جز آب و نخود ندارد. چند روز که گذشت دیدم واقعا این طور امکانش نیست. رفتم پیش امام رضا علیه السلام و با ناراحتی گفتم آقا ما مهمان شما هستیم این طور که نمیشود. رفتم مسجد ملاحیدر دیدم دو تا آقای مرتب ایستادند و گفتند مهمان نمیخواهید؟
گفتم برای چه؟ گفتند ما میخواهیم مهمان شما شویم. گفتم راستش من یک طلبه هستم و هر روز به قهوهخانهای میروم و آن جا آبگوشت میخورم. گفتند نه ما آبگوشت نمی خوریم، ما کباب برگ میخواهیم، من گفتم من جایی را بلد نیستم. گفتند ما بلدیم.
خلاصه ما را با خود بردند و ما هم با ترس و لرز از این که باید هزینه غذا را بدهیم همراه اینها رفتیم. غذا را که خوردیم رفتند و پول را حساب کردند. شب دوباره سراغ ما آمدند و همین کار را تکرار کردند. تا زمانی که من در مشهد بودم این روال ادامه پیدا کرد. موقع رفتن به آنها گفتم من باید برگردم فقط سؤالم این است که شما از کجا من را پیدا کردید؟ گفتند ما تاجر هستیم از تهران نذر کردهایم که به حرم که آمدیم اولین کسی که داخل صحن میشود ناهار و شام مهمانش کنیم و به او احترام بگذاریم و آن روز شما اولین نفری بودید که وارد صحن شده بودید و ما پی شما بودیم تا اینکه موقع شام در مسجد ملاحیدر به شما پیشنهاد هم غذا شدن را دادیم.
عرض من این است : این ماجراها نشان میدهد که ما تنها ظاهر قضایا را میبینیم اما باطنا آقا در تمامی امور دخالت میکنند و ما این را در بسیاری موارد حس کردهایم.
نسیم : آیا حاجتی هست که آقا آن حاجت را روا نکند ؟
جواب : بعضی حوائج هستند که تا بخواهید بلافاصله روا خواهد شد حتی حوائجی هستند که نخواسته روا میشود. اما دو دسته از حوائج هستند که روا نمی شوند ...
دسته اوّل حوائجی هستند که به ضرر فرد تمام می شود ، منظور از ضرر، صرفا ضرر مادی نیست بلکه بیشتر ضرر معنوی مراد است . آیت الله حق شناس میگفتند من به حرم امام رضا علیه السلام رفتم و برای حل مشکلات جوانی دعا کردم، از امام رضا علیه السلام جواب شنیدم که فرمودند برای این جوان دعا نکن. گفتم چرا آقا؟ فرمودند این جوان نمازهای صبحش هر روز قضا است.
خب، معلوم است اگر مشکلات آن جوان حل و فصل می شد ، نسبت به مسائل معنوی سهل انگارتر می شد و این یعنی ضرر
دسته دوّم حاجتهایی هستند که زمان تحققش فرا نرسیده است، امام علیه السلام این نیاز فرد را نگه میدارد تا وقتش فرا برسد .
من زمانی که مدیر کل آموزش و پرورش استان خراسان بزرگ بودم، خواسته ای داشتم که هر روز در حرم خدمت آقا مطرح می کردم . یک روز، یک آقایی ناشناس به دفترم آمد و گفت آقای حیدری این درخواستی که شما هر روز به حرم میروی و از آقا حل شدنش را میخواهی، زمانش فرا نرسیده است!!
گفتم شما که هستید؟ گفت از همکاران شما هستم و بخش رضوی ( اطراف مشهد ) کار میکنم.
من فکر کردم همین طوری یک چیزی میگوید.
پرسیدم شما میدانید من از امام رضا علیه السلام چه میخواهم؟ گفت شما مدتی است میروید و این نیاز را مطرح میکنید و بعد عین جمله من را تکرار کرد. من متعجب شدم که این آقا از کجا حاجت من را میداند. بعدها که با هم دوست شدیم از او پرسیدم که شما از کجا حاجت من را میدانستید؟
گفت من حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام بودم مستقیم و در بیداری به من گفتند که به فلانی بگویید که این دعا را تکرار نکند، زمانش فرا نرسیده است، باید زمانش فرا برسد.
نسیم : آیا مکان خاصی را پیشنهاد می دهید برای خواستن حاجت هایمان ؟
جواب : آقای بارانی امام جمعه مهدی شهر هستند. ایشان استادی داشتند به نام آقای مولوی که استاد بنده نیز بودند. آقای مولوی میفرمودند که ورودی صحن آزادی و دم در آن صحن خبری است (مکان با اهمیتی است و خوب است که آنجا دعا کنید ) . آقای بارانی میگفت من طبق گفته آقای مولوی رفتم و آنجا ایستادم و دستم را به سوی امام رضا علیه السلام دراز کردم و حاجتی خواستم. همان لحظه یک دفعه کبوتری که پرواز میکرد دست من را کثیف کرد. من خیلی ناراحت شدم و گفتم خیلی بد شد.
من همان طور رفتم نزد آقای مولوی. گفتم آقای مولوی این چه سرّی بود که به ما یاد دادید؟ گفت آقای بارانی از امام علیه السلام چه خواستی؟ گفتم من مال خواستم. در گذشته بیپولی زیاد کشیدهام و حالا از آقا مال خواستم. آقای مولوی گفتند جواب تو همین است. مال زیاد میخواهی چه کنی؟ مگه نمیدانی مال زیاد ممکن است انسان را بدبخت کند. گفتند این بار برو همان جا اما نگو که مال زیاد میخواهم ، برو عزت بخواه.
دوباره رفتم و گفتم : یا امام رضا علیه السلام ؛ میخواهم با عزت زندگی کنم در کنارش خیلی خودمانی هم به امام علیه السلام گفتم آقا جان شما اسب و مرکب خوبی داشتید یک ماشین خوب ایرانی هم نصیب بنده کنید، از طرفی شما هیچ وقت مستأجری نکشیدهاید، مستأجری خیلی سخت است، یک خانه هم به من عنایت کنید. آقای بارانی میگفت هر سه این حاجتهایم را امام رضا علیه السلام به من داد.
نسیم : چه روزی را بهترین روز برای گرفتن حاجت می دانید ؟
جواب : من روز ولادت امام رضا علیه السلام را بسیار دوست دارم زیرا این روز بهترین روز است و به همه عیدی میدهند و استثنا هم ندارد. آقا به تمامی زائرین هدیه میدهند. حتی حیوانات نیز به امام رضا علیه السلام پناهنده میشوند. جریان آن شتری که سالها قبل فرار کرد و به حرم امام رضا علیه السلام پناهنده شد حقیقت دارد از خیابانهای قدیمی مشهد فرار کرده بود و خودش را به حرم رساند و دقیقا روبه روی پنجره فولاد نشست. همه هم این صحنه را دیده بودند. آن را آوردند و دیگر ذبحش نکردند تا خودش مرد. صاحبش هم خادمی است که هنوز هم هستند .
تمام
و در آخر ...
پست بعدی : در پست بعدی مسابقه ای ادبی هست که جایزه هم داره ( منظور سوالی است از ادبیات عرب ) . جایزه اش هم بلیط هواپیما رفت و برگشت به مشهد مقدس هست .
التماس دعا از همه دوستان
یا مرتضی علی
وبلاگ شخصی هادی کردان...برچسب : نویسنده : hadikordano بازدید : 176