ولادت با سعادت امام زمان عج الله فرجه الشریف

ساخت وبلاگ

بسم الله الرّحمن الرّحیم

 

با سلام محضر شما دوستان عزیز



سالروز ولادت با سر سعادت منجی عالم بشریت حضرت حجت ابن الحسن العسکری عج الله تعالی فرجه الشریف رو تبریک و تهنیت عرض می کنم

 

به همین مناسبت به یک سوال پاسخ می دهیم

 

««««««««««»»»»»»»»»»

 

سوال : امام زمان چطور با شمشیر می خواهد به جنگِ با کسانی برود که دارای توپ و تانک و اتم هستند؟ آیا با شمشیر می توان با دشمنانی که اینچنین مجهّز هستند، جنگید ؟

 

جواب : این سوال از عدم اطّلاع از جایگاهِ امام معصوم و قدرتی که خداوند به او داده ناشی می شود. امام هادی علیه السلام در زیارت جامعه کبیره به جایگاهِ واقعیِ ائمّه اطهار اشاره کرده که از آن جمله می توان به این فرازها اشاره کرد :

 

  ﴿ حَفَظَه لِسِرِّهِ وَخَزَنَه لِعِلْمِهِ ﴾ یعنی شما ائمّه حافظ اسرار الهی و گنجینه های علمِ خداوند هستید .

 

  ﴿ وَبِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ ﴾ و به واسطه شماست که خداوند باران رحمتش را بر مردم نازل می کند .

 

  ﴿ يُمْسِكُ السَّماَّءَ اَنْ تَقَعَ عَلَى الاْرضِ اِلاّ بِاِذْنِهِ ﴾ و به واسطه شماست که خداوند آسمان را نگه می دارد تا بر زمین نیافتد .

 

  آیا کسی که واسطه فیض الهی است و به واسطه او تمام مردم زمین از آسیب های آسمانی و کیهانی در أمان هستند، نمی تواند با یک اشاره این دستگاههای ناچیزی که به دست بشر ساخته شده را از کار بیاندازد؟

 

 

  نمونه ای کوچک : کراماتِ مرحوم آیت الله نخودکی ( رحمه الله ) معروف و مشهور است و اکثر شما کم و بیش کراماتِ آن مردِ خدا را شنیده اید . 

 

  روزی بعد از نماز ظهر و عصر، مرحوم نخودکی و مومنینِ نمازگزار از مسجد خارج شدند. بیرون از مسجد جوانی ایستاده بود که تازه از اروپا برگشته بود . یکسره به آقای نخودکی نگاه می کرد .

 

  آقا به ایشان فرمود: آیا سوالی دارید؟ گفت : نه ! فرمود : در فکر تو سوالی را  می بینم، مطرح کن! گفت : سوالی ذهنم را مشغول کرده و آن اینکه چطور می شود امام زمان با شمشیر بخواهد با دشمنان خود بجنگد در حالی که من در اروپا جنگ افزارهائی را دیدم که تصوّرش هم برای مردم این طرفِ دنیا مشکل است . مگر می شود که با شمشیر به جنگِ توپ و تانک رفت ؟ آقا فرمود : بیائید تا نشانتان دهم .

 

  آقا به همراهِ مومنینِ نمازگزار و این جوانِ فرنگ رفته، به اوّل شهرِ مشهد رفتند ( که آن زمان کوچک بود ) ، در ابتدای شهر دروازه چوبی قرار داشت و ماشین ها کم و بیش از زیر آن رد می شدند .

 

  فرمود : چکّش و میخی را بیاورید! وقتی چکّش و میخ را آوردند، میخ را به دروازه ورودی شهر کوبید . آقا فرمود: حالا نگاه کن .

 

  هر ماشینی که به دروازه شهر می رسید، خاموش می شد تا آنکه ماشین های زیادی پشت سر هم خاموش شدند! بعد آقا میخ را کشید، تمام ماشین ها روشن شدند!

 

  فرمود : ای جوان ... در دستگاهِ هستی من یک طلبه کوچکی بیش نیستم و با یک میخ این همه ماشین را از کار انداختم، آنوقت آیا حجّت خدا با آن موقعیت و جایگاهِ ممتازی که دارد، نمی تواند این ماشین ها و ابزار را از کار بیندازد؟!

                          

  آری ... زمانی که خداوند بخواهد عدالت را در سراسر کره خاک برپا کند، تنها اشارتی از ناحیه حجّت خدا کافی است تا این ابزار جنگی که عمدتاً علیهِ مظلومانِ عالَم به کار می روند، از کار بیافتند.

 

منبع : کتاب پاسخ به شبهات اینترنتی ج 6 ص 91

 

===========================

 

و در آخر ...

 

دوستان دارن برنامه ریزی می کنند تا امسال شبهای ماه مبارک در یکی از شبکه های اجتماعی برنامه تفسیر و پرسش و پاسخ داشته باشیم . هر چی تلاش کردم که رفقا حاضر بشن در نرم افزار سروش این برنامه رو پیاده کنند ، قبول نکردند . به احتمال زیاد این امر در تلگرام انجام بشه

 

التماس دعا و یا مرتضی علی

وبلاگ شخصی هادی کردان...
ما را در سایت وبلاگ شخصی هادی کردان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hadikordano بازدید : 249 تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1398 ساعت: 0:25